یکی یه دونه باباش، محمدمهدی عزیزمونیکی یه دونه باباش، محمدمهدی عزیزمون، تا این لحظه: 19 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

یکی یه دونس پسر خونس

بابایی دوست دارم

1391/5/11 11:00
نویسنده : من + او = ما
341 بازدید
اشتراک گذاری

راحت نوشتیم بابا نان داد

بی آن که بدانیم بابا برای نان جوانیش را داد...

.

.

.

به سلامتی پسری که ده ساله شد باباش زد تو گوشش چیزی نگفت...

بیست ساله شد زد تو گوشش چیزی نگفت...

سی ساله شد زد تو گوشش گریه کرد...

باباش گفت: چرا گریه می کنی؟

گفت: چون اون وقت دستت نمی لرزید...

بابایی دوست دارم....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

setare
11 مرداد 91 13:34
خیلی زیبا و قابل تامل بود
ابو الفضل و زینب
11 مرداد 91 16:28
سلام ممنون به وبمون سر زدین
مامان پری
11 مرداد 91 19:34
سلام
پسره نازی دارین خیرش رو ببینین


مرسی
به عشق ابالفضل
15 مرداد 91 5:19
ممنون که به ما سرزدی جمله ی زبیایی نوشتین